Poetry Divan
In Persian, a divan is a collection of poetry.
Tuesday, June 26, 2012
جمع اضداد
شیشه منم سنگ تویی
پنبه منم نار تویی
آهو منم صیّاد تویی
سر منم تیغ تویی
جان و تنم
دست تویی
تا بزنی
یا نزنی
کی بزنی هی بزنی
تار منم زخمه تویی
تار منم زخمه تویی
ساز منم صدا تویی
شعر منم شورتویی
ذرّه منم نور تویی
راز منم امین تویی
ناز منم نیاز تویی
جسم منم روح تویی
چشم منم اشک تویی
لب منم خنده تویی
دهان منم کلام تویی
قلب منم عشق تویی
مغز منم فکر تویی
دست منم نیرو تویی
پا منم راه تویی
زمین منم جهان تویی
نجم منم سما تویی
رود منم دریا تویی
روز منم شمس تویی
شب منم ماه تویی
دشت منم سمن تویی
خاک منم بذر تویی
کوزه منم خمر تویی
خانه منم خدا تویی
قالب منم معنا تویی
برون منم درون تویی
صفر منم یک تویی
من نه منم همه تویی
فقط تویی تویی تویی
گذشته
گذشته آقا؟
گذشتهای
هست
کرخت و کبود
لبش خنده و دلش خون
حکایتِ نا تمامِ عشقی خام
بر دفترِ مشقِ عاشقی کور
گذشته آقا
در گذشته است
اما
آیندهای
از دست من ساخته است؟
دستِ من
و
دل شما
شعرِ من
و
سازِ شما
جان من
و جان شما
Monday, June 25, 2012
The Violinist Tunes Up
With what modesty he bent his neck
Leaning his chin on his instrument
Letting his arm flow in the air
The strings voice his soul
The imagination run
Sixty blocks away
Over the phone
He played
The strings
The wood
The woman
بی خداحافظی
چه زود
ترک سرایم کردی
نرسیده از راه
سالار بی کاروان
بلند بالا
دلم برایت تنگ میشود
مسافر بی مقصد
سوار سبک بار
والا
به حکایت اول رسیدیم
به چای دوم نه
راه را میدانستی
رسم را نه
دعای بدرقه ات جا ماند
پیش خدا حافظی ام
رفتی بی آب
بی غبار
Thursday, June 14, 2012
غریب
سوال چرا؟
غریبم دیگر غریب!
غریب یعنی چشمهایت
شاهکار باشندو،
شاه نباشد
که جسور باشد
که بگوید شاهکاری تو!
غریب یعنی شهرت
نو باشد به اسم
همچون نیویورک
و آدمهایش کهنه باشند
در تکرار تنوع
و پرستشگاهش، فروشگاهی باشد
که همه چیز میفروشد
الا یک آهنگِ نو
در همان جملهٔ همیشگی
که "چشمهایت شاهکارند"
.
ای شهمرد!
Monday, June 11, 2012
Play
Play.
You may
Steal me from
A day dreamer. Pickle
Me for a winter night. Go ahead.
What
Can possibly
Stop you is the strings
Of your guitar, knotting to your
Fingers, holding you to play for me
Until the season of awakening and remorse.
Tonight
Just play on
To the tune of this
Poem I am humming in
Your ears tickling the cold feet
Of a man who needs to thaw fast.
Newer Posts
Older Posts
Home
Subscribe to:
Posts (Atom)