بشنوصدای طپش ناخنهایم را
که بر این صفحه کلید کوچک میکوبند
حرفهایی را که بسیار گفتهام
شنیدن خواستنی ست
حتا اگر گوشی داشته باشی
برای فصل پایکوبی بر برگهای زرد
آب شو زیر پلکهایت
بشوی غبار کهنهی گذشته را
از روی چراهای بی پاسخت
دیدن آفریدنست
از این
لحظه بتراش پیکرمان را تنیده در هم
ما به اندازهٔ امروز جاودانیم
بنواز دلت را برای دنیا
هک شو در ذهن تاریخ
و خود از یاد ببر نوازشی را که نبود
شادی فراموشیست
حتا اگر خاطره ای داشته باشی
از پرواز پرندههای مردنی
No comments:
Post a Comment